گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 13
حماسه دینی در ادب پارسی- 1









صفحه 20 از 41
سیدعلی کاشفی خوانساري اشاره: عشق و ارادت مردم ایران زمین به اهل?بیت نبی?اکرم، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و بویژه امیرمؤمنان
علی، علیه?السلام، به شکلهاي مختلف تجلی یافته است؛ گاه در قالب نظم، گاه در قالب نثر، گاه در قالب خط و نقاشی، گاه در
قالب معماري و کاشیکاري و گاه... خلق مجموعه?هاي حماسی که قهرمانان آن، شهسوارانی چون مولا علی، علیه?السلام، حسین
بن علی، علیه?السلام، و دیگر رادمردان اهل?بیت?اند نیز به نوعی ترجمان همان عشق و ارادت پایان?ناپذیر ایرانیان به خاندان
پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، است. اما این شیوه عشق?ورزي کمتر براي مردم ما بویژه جوانان شناخته شده است و معمولًا آثار
حماسی گمنام مانده?اند. سال امام علی، علیه?السلام، فرصت مغتنمی است براي شناسایی و معرفی اینگونه آثار، باشد تا از برکت
عشق خالقان آن به اهل?بیت، علیهم?السلام، ما نیز در زمره عاشقان درآییم. ادبیات ایران چه در دوران باستان و چه در تمدن
اسلامی لبریز از نگاه حماسی است و این حماسه?ها عمدتاً در پیوند تنگاتنگ با روح عرفانی و مضامین اعتقادي عامه مردم
بوده?اند. در گنجینه گهربار، اما ناشناخته ادب فارسی حماسه?هاي منظوم دینی که به دلاوریهاي مولاي متقیان علی، علیه?السلام،
سروده و تدوین شده?اند و در مجالس مذهبی، نقالی?ها و » حمله حیدري « پرداخته?اند، فروان?اند که بسیاري از آنها با نام عام
پرده?خوانی?ها و در خانه?ها و پاي کرسیها سالهاي سال خوانده و شنیده شده?اند. برخی از کتابهایی که با نام حمله حیدري در
تاریخ ادبیات ما قابل جستجو هستند و با مراجعه به بخش نسخه خطی کتابخانه?هاي مختلف و فهرستهاي منتشر شده از نسخه?هاي
خطی و چاپ سنگی یافته?ام به این شرح است: 1. حمله حیدري سروده باذل خراسانی (م 1124 ق.)، شاعر عهد صفوي. باذل اولین
را براي اثر خود برگزید و معروفترین حمله حیدري سروده اوست که البته با مرگش ناتمام ماند. » حمله حیدري « کسی است که نام
علاوه بر نسخه?هاي متعدد خطی در ایران و هند، این کتاب دوبار نیز با چاپ سنگی منتشر شده است اما تصحیح انتقادي روي آن
صورت نگرفته است. 2. حمله حیدري میرزا ارجمند آزاد کشمیري که ده سال پس از باذل سروده شد و کتاب او را تمام کرد.
رساله دلگشاي معروف نوشته همین شخص است. نسخه?اي خطی از این کتاب در آستان قدس وجود دارد که هنوز میکروفیلم از
آن گرفته نشده است. این کتاب چاپ سنگی هم نشده و مورد تصحیح و بررسی نیز قرار نگرفته است. 3. حمله حیدري میرزا
ابوطالب فندرسکی که در قرن 12 هجري در ادامه دیوان باذل سروده شده و همراه با آن یک بار چاپ سنگی شده اما نسخه?اي از
آن چاپ را نیافتم، نسخه مستقل خطی آن را در کتابخانه مرکزي دانشگاه مطالعه کرده?ام. 4. حمله حیدري راجی کرمانی که
مربوط به دوران قاجار است و مستقل از کتاب باذل سروده شده و دوبار هم در تهران و اصفهان چاپ سنگی شده است. این منظومه
که پس از کار باذل معروفترین نسخه حمله حیدري است تنها نسخه?اي است که بخشی از آن توسط دکتر بهزادي اندوهجردي
. تصحیح و بررسی شده است. 6. حمله حیدري گل احمد، چاپ لاهور که در سال 1916 میلادي در 96 صفحه منتشر شده است. 7
حمله حیدري سیدعلی پسند بلگرامی (م 1183 ق.) که تکمله کار باذل است و در هند به سال 1305 ق. چاپ سنگی شده و
نسخه?اي از آن در کتابخانه?هاي شخصی ایران موجود است. 8. حمله حیدري فقیر قهدریجانی که 1230 ق. سرایش آن خاتمه
یافته است و در کتابخانه?هاي سلطنتی و شخصی دو نسخه دارد. 9. حمله حیدري سروده مهدي علی?خان عاشق هندي که در
از آن یاد شده اما آن را ندیده?ام. بعلاوه حماسه?هاي منظوم دیگري نیز درباره جنگهاي حضرت علی، علیه?السلام، » الذریعه «
وجود دارد که برخی از این جنگها تاریخی و برخی خیالی و افسانه?هاي است. برخی از این منظومه?ها عبارتند از: 1. خاوران?نامه
محمدبن حسام سروده 830 ق. که غیرتاریخی است و هفت بار در ایران و هند چاپ سنگی شده و چاپ بسیار نفیسی هم از آن
موجود است. ابن حسام سال 875 ق. در قاین از دنیا رفته است. 2. شاهنامه حیرتی سروده 953 ق. درباره جنگهاي پیامبر و ائمه که
شامل 20800 بیت در بحر هزج است که همزمان با سلطنت شاه طهماسب اول سروده شده و شاعر آن سال 970 ق. در کاشان از دنیا
رفته است. 3. غزونامه اسیري سروده سال 967 ق. درباره غزوات صدر اسلام و اهدا شده به سلطان سلیمان عثمانی. 4. اشعار حسین
بن حسن فارغ گیلانی در احوال امیرمؤمنان و دلاوري?هاي ایشان سروده سال 1000 ق. که به شاه عباس اهدا شده است. از این
صفحه 21 از 41
کتاب نسخه?هایی در دانشگاه تهران و کتابخانه ملی تبریز موجود است. 5. مجمع?البحرین اسیري در غزوات پیامبر،
صلّی?اللّه?علیه?وآله، و علی، علیه?السلام، در قرن 11 هجري که نسخه?اي از آن در کتابخانه مجلس موجود است. 6. حربه
حیدري (سروده احتمالًا کریم) در سال 1135 ق. که در دانشگاه لاهور موجود است. 7. جنگنامه آتشی که افسانه?هاي غیرتاریخی
درباره جنگهاي امیرالمؤمنین، علیه?السلام، است و سال 1188 ق. سروده شده و در آستان قدس موجود است. 8. خداوندنامه
ملک?الشعرا صبا (فتحعلی خان کاشانی) که جنگهاي صدر اسلام تا میانه جنگ صفین را بازگو می?کند و در عهد فتحعلی?شاه
سروده شده است. 9. صولت صفدري سروده محب?علی خان حکمت که ادامه کار باذل است و سال 1143 ق. سروده شده است.
10 . جذبه حیدري عبدالعلی خان احسن شاعر بنگالی که 1158 ق. سروده شده است. 11 . شهنشاه?نامه میرزا سیدجعفر صافی
اصفهانی (م 1219 ق.) جنگهاي پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و مولا علی، علیه?السلام، را در بر دارد. این شاعر سال 1219 ق.
است که در اوایل قرن سیزده سروده شده و ظاهراً » محاربات حیدر کرار « فوت کرده است. 12 . هفتخوان حیدري سروده عیانی که
تنها منتخبی از آن در تذکره?ها به جا مانده است. 13 . خلافت?نامه خاموش یزدي درباره وقایع خلافت امیرمؤمنان، علیه?السلام،
که در آستان قدس نسخه خطی دارد. 14 . یعسوب?نامه واقف که هنوز هیچ نشانی از آن نیافته?ام. 15 . اردیبهشت?نامه سروش
اصفهانی (شمس?الشعرا) که به زندگی پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و علی، علیه?السلام، پرداخته و در زمان محمدشاه قاجار
سروده شده و شاعر به سال 1285 ق. از دنیا رفته است. 16 . افتخارنامه افتخارالعلماي صبا که پسر میرزا محمدحسن آشتیانی مجتهد
بزرگ عهد ناصري است و دو جلد است و تنها جلد دوم آن به اشتباه به نام حمله حیدري چاپ سنگی شده و جلد اول هم به اشتباه
به نام نویسنده دیباچه کتاب مجدالادبا در کتابخانه دانشگاه ثبت شده و هر دو جلد نزد حقیر موجود است. 17 . غزونامه میرزا
عبدالوهاب قطره چهارمحالی که مربوط به عهد فتحعلی?شاه است و به جنگهاي پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و مولا، علیه?السلام،
پرداخته و شامل 20000 بیت است. 18 . خرم بهشت رضاقلی خان هدایت که به جنگهاي امیرالمؤمنین، علیه?السلام، پرداخته و
بخشی از آن در مجمع?الفصحاء نقل شده است. 19 . غزوات امیرالمؤمنین، علیه?السلام، سروده فصیح اصفهانی در قرن 11 هجري.
20 . غزوات النبی سروده محمدامین عبدي در قرن 13 یا 14 شامل 27 غزوه. 21 . غزوه خیبر سروده محمدحسن عامی رشتی
اصفهانی. همچنین کتابهایی درباره واقعه غدیر به نظم وجود دارد، مثل غدیریه محمدنصیر فرصت شیرازي مربوط به اواخر دوره
قاجار و غدیریه ناصري کرمانی در عهد ناصرالدین شاه. همچنین متون حماسی به نثر هم درباره مولا علی، علیه?السلام، وجود دارد
مثل شعشعه ذوالفقار نوشته محمدشفیع عادلی حسینی در عهد وکیل?الرعایا که مرحوم گلچین معانی به اشتباه آن را منظومه معرفی
کرده است و یا غزوات حضرت علی، علیه?السلام، نوشته محمدکاظم حسنی حسینی. البته متون حماسه?هاي دینی، به منظومه?هاي
مربوط به صدر اسلام و رشادتهاي مولاي متقیان محدود نیست. بلکه درباره سایر وقایع مذهبی نیز حماسه?هایی وجود دارد که پس
از حماسه?هاي مربوط به مولا، علیه?السلام، بیشترین فراوانی متعلق به حماسه?هاي مربوط به عاشورا و بعد مختارنامه?هاست.
. برخی حماسه?ها درباره عاشورا عبارتند از: 1. شهادتنامه ابن همام شیرازي سروده به سال 903 ق. و مشتمل بر 1200 بیت. 2
مشهدالشهدا از حسین ندایی یزدي که بر اساس روضۀالشهداي کاشفی است و در ده باب در قرن دهم هجري در قالب مثنوي
سروده شده است. 3. حمله حسینی از محسن تقوي سندي شامل ده هزار بیت سروده به قرن 12 هجري. 4. باغ فردوس از ملااحمد
الهامی کرمانشاهی شاعر قرن سیزدهم هجري. 5. روضۀالاسرار از میرزا محمدعلی سروش اصفهانی در قرن سیزدهم که به سال
1285 ق. از دنیا رفته و در قالب مثنوي و در 1559 بیت سروده شده است. 6. داستان علی?اکبر و قاسم سروده محمدطاهر بن
ابی?طالب به سال 1298 ق. 7. سراج?الصدور از فقیر قهدریجانی (که بخشی از آن مربوط به کربلاست) و در سال 1330 ق.
. سروده شده. 8. صحیفه قاصریه شامل پنج مقتل در چهار هزار بیت سروده قاصر کرمانی شاعر نیمه اول قرن چهاردهم. 9
شهنشاه?نامه حسینی از خاموش یزدي شامل هشت دفتر در دو مجلد و شصت هزار بیت. 10 . غمکده سروده شخصی به نام وفا که به
صفحه 22 از 41
محمدشاه قاجار اهدا شده و پس از عاشورا به زندگی امام سجاد، علیه?السلام، هم پرداخته است. 11 . غمناك سروده عبدالحسین
فومنی در عهد مشروطه. معروفترین مختارنامه?ها عبارتند از رساله دلگشا، مختارنامه آرانی کاشانی، مختارنامه برهانپوري، مختارنامه
مفتون آذربایجانی، فتحنامه مختار، مختارنامه خاموش یزدي و... حماسه دینی دیگري که بسیار معروف است صاحبقران?نامه درباره
دلاوریهاي حضرت حمزه سیدالشهداست. حماسه?هاي دیگري درباره پیامبر اسلام و سایر پیامبران، معجزات ائمه، علیهم?السلام،،
سروده » درّ مکنون « زندگی حضرت زهرا، علیهاالسلام، زندگی سایر ائمه، علیهم?السلام، وجود دارد. همچنین دو حماسه
اثر طبع خاموش یزدي نجفی در » قریب الفرج در احوال ختم الحجج « میرشمس?الدین فقیر عباسی دهلوي (م 1183 ق.) و منظومه
سه دفتر ناتمام و پانزده هزار بیت درباره حضرت ولی عصر، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، شناسایی شده است. این متون حماسی به
دلایل مختلف داراي اهمیت و ارزشی تاریخی، دینی و ملی هستند. اول، نشان دهنده محبوبیت و آمیختگی ولایت اهل?بیت با
زندگی مردم این دیار هستند. دوم، نگاه و عرق مردم به روح حماسی و عرفانی امیرمؤمنان را به نمایش می?گذارند. سوم، بخش
مغفول و فراموش شده?اي از تاریخ ادبیات کشور هستند و چهارم، از لحاظ جامعه شناختی و مردم?شناسی به عنوان بخشی از
فرهنگ و باورهاي عامیانه داراي ارزش?اند و پنجم از بعد نمایشی و قصه?گویی به عنوان منبعی مهم از تاریخ نقالی و پرده?داري
و قصه?گویی ایران قابل توجه می?باشند. با این همه از حدود 30 کتابی که درباره امیرالمؤمنین نام برده شد تنها 5 عنوان در ایران
چاپ سنگی شده?اند و امروز کاملًا نایابند و 2 نسخه نیز به شکل منتخب سالها قبل به چاپ سربی و جدید رسیده?اند. متأسفانه
امروز این فرهنگ عمیق و عمومی در هجوم رسانه?هاي جدید و در دوران مرگ قصه?گویی و نقالی کاملًا رو به فراموشی است و
متأسفانه با سیطره نگاه محدود علم?زده پوزیتیویستی، حتی خانواده?هاي مذهبی از بعد حماسی و عرفانی معارف آل?الله
بی?خبرند. در دوران پهلوي اول که کار احیاء متون رونق گرفت حماسه?هاي دینی به دلیل نگاه مذهبی و ولایی آن کاملًا مورد
بی?مهري قرار گرفت و حتی کتابهاي معروفی مثل رموز حمزه، حمله حیدري باذل و خاوران?نامه تصحیح و چاپ نشد و هر جا هم
که اشاره?اي به چنین کتابهایی شد گفته شد که لبریز از خرافات دینی است و از نظر ادبی بی?ارزش هستند. در حالی که امروز
می?بینیم این حماسه?ها با توجه به اینکه براي مردم عوام سروده شده?اند نه تنها از نظر ادبی بی?ارزش نیستند بلکه شور و حال و
جذابیت خاصی دارند که هنوز آنها را شنیدنی و خواندنی می?سازد. لذا ان?شاءالله اگر خدا توفیق دهد در سه شماره بعدي که تا
پایان امسال (سال امیرالمؤمنین) منتشر می?شود به معرفی تفصیلی چند حماسه معروف درباره مولاي متقیان علی، علیه?السلام،
خواهیم پرداخت. منابع: 1. حماسه?سرایی در ایران، ذبیح?الله صفا. 2. فهرست کتب خطی آستان قدس رضوي، جلدهاي مختلف.
3. فهرست کتب خطی کتابخانه مرکزي دانشگاه تهران، جلدهاي مختلف. 4. حماسه?سرایی دینی، احمد گلچین معانی، نشریه
. آستان قدس رضوي. 5. تاریخ ادبیات فارسی، هرمان اته. 6. تایخ ادبیات استوري. 7. فهرست نسخ خطی کتابخانه سلطنتی. 8
دائرةالمعارف مصاحب. 9. فهرست کتب چاپی خان?بابا مشار. 10 . سلسله مقالات معرفی کتب چاپ سنگی، دکتر جابر ناصري،
مجله صنعت چاپ. 11 . ریحانۀالادب نوشته مدرس تبریزي، جلد چهارم. 12 . فهرستواره کتابهاي فارسی، نوشته احمد منزوي، جلد
سوم.
آه سحر (ادعیه امام عصر ، عجل الله تعالی فرجه)
ادعیه امام عصر، عجّ ل?اللَّه?تعالی?فرجه محمد انصاري زنجانی سلام بر یگانه یادگار خداوند در زمین... درود بی?پایان بر
حضرت بقیۀالله الاعظم حجۀ بن الحسن المهدي، ارواحنافداه. خدایا، ظهورش را نزدیک فرما، و جهان را به نور قدومش روشن کن.
و عدل مطلق را به دست او در سراسر گیتی حکمفرما ساز. دعاها و زیارتهاي مربوط به ساحت مقدس امام زمان و صاحب اختیار
عوالم امکان، بخش مهمی از فرهنگ شیعه را به خود اختصاص داده است. این گستردگی منشأیی جز این ندارد که آن حضرت،
صفحه 23 از 41
خاتم اوصیا و امید امتهاست. و با امامتی که تاکنون دوازده قرن از آن می?گذرد، نمونه?اي در انبیا و امامان گذشته است.
جمع?آوري و تدوین ادعیه و زیارات مربوط به آن حضرت به صورتهاي مختلفی تاکنون انجام شده و دایره وسیعی دارد. در این
نوشته به چند نمونه مشهور آنها اشاره می?شود و با برداشتهاي موضوعی و تلخیصی که از مضامین آنها شده، آشنایی بیشتري با
محتواي این دعاها پیدا خواهیم کرد. لازم به تذکر است که دعا براي وجود شریف امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، در دعاهاي
مخصوص به حضرت محدود نمی?شود؛ بلکه در زیارات ائمه و اعمال شب و روز جمعه و حتی در دعاهاي نماز و غیره نیز به چشم
می?خورد، که در این نوشته به آن موارد هم مراجعه شده است. باشد که با استمداد از ساحت قدس حضرتش، در آینده بتوانیم
بحث جامع و کاملتري در کتابی مستقل، تقدیم نماییم. بخش اول برداشتی از ادعیه و زیارات مربوط به امام
زمان،عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، که بیانگر محتواي آنهاست و آنچه ما بر زبان جاري می?کنیم و باید به معناي آن توجه کنیم، بخش
نخست این نوشتار است که بطور خلاصه و فهرست?وار تقدیم می?شود: دعاهایی که در مورد خود حضرت است 1. تعجیل فرج و
ظهور حضرت این مضمون بیش از مضامین دیگر در ادعیه و زیارات آمده است. در دعاها و زیارتهاي مربوط به امام زمان،
عجّ ل?اللَّه?تعالی?فرجه، آنچه بیش از همه به چشم می?خورد. دعا براي تعجیل فرج و مقرر گشتن امر ظهور حضرت از جانب
خداوند به عبارتهاي مختلف است. دعا براي تعجیل فرج گاهی به صورت تصریح و گاهی به صورت کنایه است مانند: عزّت
مؤمنان و ذلت جباران، منافقان، کفار، معاندان، دشمنان، سلاطین، رقیبان حضرت و آنان که سعی در خاموش نمودن نور حضرت و
از یاد بردن ذکر او دارند. یاري مؤمنان و سرکوب دشمنان توسط حضرت، درخواست چشم روشنی براي معصومین و ذریه آنها و
نیز شیعیان، از خداوند که اشاره به ظهور و فرج است؛ احیاي دین و سنت و درستی تغییر یافته?هاي قرآن و بازگرداندن احکام تغییر
داده شده توسط حضرت، ظاهر شدن نور حضرت و برطرف شدن بدعتها و باطلها. گسترش عدل و داد به دست حضرت پس از
شیوع ظلم و جور، ایجاد رعب و سیطره براي حضرت پس از ظهور، نشر علم و پاکسازي جهان از ضلالتها توسط حضرت، برطرف
شدن تمامی مشکلات و غمهاي مؤمنان توسط حضرت، استقرار امنیت در همه جا توسط حضرت، هدایت تمامی بندگان به آن
حضرت، جمع و یگانگی احزاب و فرقه?هاي مختلف توسط حضرت و... 2. دعا براي سلامتی حضرت در دعا براي سلامتی امام
زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، نیز گاهی تصریح به سلامتی و حفظ حضرت شده و گاهی به صورتهاي دیگر آمده است. از نمونه
این دعاها دفع حسد و شر حیله?گران و ظالمان و جباران از حضرت است. سلامهایی که به حضرت داده شده بسیار زیاد است و
همه حاوي مضامین بالا از عقاید شیعه در مورد آن حضرت و صفات و خصائص و دیگر جوانب او است. این سلامها همه به منزله
دعا براي سلامتی حضرت بوده و نیز اداي احترام و عرض ادب خدمت اوست. در این سلامها اشاره شده که تحیتی از جانب خود
انسان و نیز درخواست از خداوند است که سلام جمیع مؤمنین و مؤمنات از شرق و غرب عالم را به او برساند، حفظ حضرت از هر
طرف و از هر جهت، حفظ پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و ائمه، علیهم?السلام، به آن حضرت و درباره آن حضرت، دعا براي طول
عمر و زینت زمین به بقاء حضرت به عبارات مختلف. صلواتهایی که در ادعیه و زیارات نسبت به حضرت آمده به انواع و اقسام و
عبارات مختلف است و اکثراً همواره با صلوات بر پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، دیگر معصومین، علیهم?السلام، آمده است.
دعاهایی که در ارتباط غیرمستقیم با حضرت است 1. دعا براي دوستان و یاوران و خدام آن حضرت دعا براي دوستان و یاوران و
زائرین حضرت نیز در ادعیه و زیارات به چشم می?خورد. مضامینی از قبیل کمک خواستن از خداوند و یاري حق تعالی براي آنها
دعا براي اینکه خداوند آنها را دوست بدارد. 2. دعاهاي شخصی که در رابطه با حضرت براي خود دعا می?نماییم در ادعیه و
زیارات مضامینی آمده که دعا براي خود انسان در رابطه با امام زمان،عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، است. از نمونه?هاي آن موارد زیر
است: از اعوان و انصار و یاران و ملازمان و محافظان و تابعین و دوستان و خونخواهان و خالصان و پیشروان در اداي اوامر حضرت
و راضی و تسلیم بودن نسبت به آن حضرت، از منتظران ظهور و فرج حضرت بودن، محشور گشتن در زمره آن حضرت و زیر پرچم
صفحه 24 از 41
حضرت، در قیامت از یاران حضرت بودن، توفیق اداي حقوق آن حضرت، درك ظهور و زمان پس از ظهور حضرت و بازگشت و
زنده شدن در صورت مرگ قبل از ظهور. خداوند رأفت و رحمت و دعاهاي خیر حضرت را به ما برساند، نماز ما را بخاطر او قبول
کند، دعاي ما را به او مستجاب فرماید، گناهان ما را به او ببخشد، رضایت او را بر ما منّت نهد، ما را به او ببخشد، رضایت او را بر ما
منّت نهد، ما اجتهاد در طاعت او داشته باشیم و اجتناب از معصیت او کنیم. برآوردن حوایج بخاطر او، توفیق زیارت حضرت به انواع
آن و با عبارات مختلف، ثبات در متابعت حضرت و یقین در زمان غیبت بر وجود آن حضرت و مسأله ظهور، گرفته نشدن یاد او از
ما، توفیق دعا براي حضرت، برطرف شدن شک و شبهه، دفع بلا از ما بخاطر آن حضرت. آنچه آل محمد، صلّی?اللّه?علیه?وآله، را
خوش آید و آنچه دشمنانشان از آن حذر کنند از ما ببینند، خداوند ما را به محبت او منتفع سازد، دعا براي عود به زیارت حضرت،
دوري از شکّ و شبهه در مورد حضرت و داشتن خلوص، دوري از کسالت و بیکاري، سلامتی در امتحان الهی، نرمی و خضوع
باطنی براي ولی امر خداوند، صبر در زمان غیبت و عجله نداشتن در امر ظهور. 3. دعا علیه دشمنان حضرت در ادعیه و زیارات دعا
بر علیه دشمنان و خوارکنندگان حضرت نیز آمده است. مضامینی از قبیل خوار شدن خوار کنندگان (خاذلین) حضرت، دعا علیه
انواع دشمنان حضرت، دعا براي اینکه خداوند دشمنانش را دشمن بدارد. در ادعیه و زیارات مربوط به حضرت مضامین دیگري نیز
آمده که به آنها اشاره می?شود: 1. شکواي دل با خداوند و امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، از دشواریهاي زمانه و طولانی
و » ادرکنی « و » الغوث « شدن غیبت و استغاثه به آنها، که اکثراً با مضامین بالا و بصورت خطابی است، و گاهی کلماتی از قبیل
آمده است. 2. بیان فضائل و خصائص مظلومیت اهل?بیت، علیهم?السلام، و بخصوص امام?زمان،عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه. » العجل «
3. شهادت به اعتقادات درباره حضرت؛ از قبیل طول عمر حضرت و رجعت و عدل جهانی که به دست او تحقق می?یابد. 4. تجدید
بیعت و اعلام آمادگی براي جانفشانی و اطاعت از اوامر آن حضرت. بخش دوم برشمردن دعاها و زیارات مربوط امام عصر،
عجّ ل?اللَّه?تعالی?فرجه، و ذکر منابع آنها و فشرده?اي از محتواي هر یک، بخش دوم این نوشتار را تشکیل می?دهد. 1. دعاي
ندبه دعاي ندبه از اعمال سرداب مقدس امام زمان،عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، و نیز از اعمال عید فطر و روز جمعه است، و خواندن
آن در همه اوقات مناسب است. این دعا گر چه مربوط به امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، است، ولی می?توان گفت یک دور
عقاید تشیع در آن آمده است. در این دعا ابتدا توحید و سپس نبوت انبیاء، صلوات?الله?علیهم، و پیامبر و بعد مسأله وصایت
امیرالمؤمنین، علیه?السلام، و فتنه?هاي پس از پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، آمده و پس از اشاره?اي به ائمه، علیهم?السلام،
موضوع امام زمان،عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، آورده شده و درباره غیبت و دیگر جوانب مربوط به آن حضرت در قالب شکواي دل
خطاب به حضرت آمده است و در آخر هم دعاهایی بسیار مختصر و جامع آمده است. 142 . دعاي عهد از امام صادق، علیه?السلام،
روایت شده که فرمودند: هر کس چهل روز صبح هنگام، دعاي عهد را بخواند از یاران قائم ما است و اگر قبل از ظهور آن حضرت
از دنیا برود خداوند او را در زمان ظهور از قبر بیرون می?آورد که در خدمت حضرت باشد. خداوند به هر کلمه?اي از این دعا
هزار حسنه عطا فرماید و هزار گناه محو می?نماید. دعاي عهد ابتدا خداوند را به اسامی و صفات می?خواند و بعد صلوات بر امام
زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، است. سپس دعاهایی در مورد آن حضرت و فرج او و نیز حضور ما در زمان حضرت و دیدار روي
3. زیارت آل یاسین این زیارت توقیعی است که از ناحیه مقدس امام عصر، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، صادر گشته و حضرت دارد. 2
حضرت می?فرمایند: هر گاه خواستید به ما توجه پیدا کنید همانگونه که خداوند فرمود بگویید: سلام علی آل یاسین... این زیارت
بسیار معتبر و پرمحتوي است و می?توان گفت: خلاصه?اي از عقیده هر شیعه در زمان غیبت است و آنچه یک شیعه باید در زمان
غیبت بداند در آن آمده است. در این زیارت ابتدا سلامهاي متعددي با مضامین بالا، خطاب به امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه،
آمده و سپس حضرت را براي عقاید قلبی خود از اقرار به ائمه، علیهم?السلام، و دیگر عقاید تشیع شاهد می?گیرد. در دعاي بعد از
زیارت آل?یاسین هم پس از صلوات بر پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، دعاهایی در مورد دعا کننده دارد و بعد صلوات بر حضرت
صفحه 25 از 41
حجت، عجّ ل?اللَّه?تعالی?فرجه، با القاب مخصوص است و بعد دعاهایی در مورد حفظ و فرج و تأیید و ظهور حضرت و درباره
4. زیارت حضرت در حرم سامرا زیارتی است که شهید در مزار خود و نیز ابن مشهدي در المزار الکبیر شیعیان آمده است. 3
آورده?اند: هنگامی که از زیارت دو امام در سامرا فارغ شدي بر در حرم امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، بایست و بگو: السلام
علیک یا خلیفۀالله و... سپس بر در سرداب غیبت بین دو درب بایست در حالی که... این زیارت ابتدا سلامهاي متعددي با مضامینی
بسیار سنگین دارد که حاوي فضائل و خصایص حضرت و پاره?اي از اعتقادات شیعه است و بعد شهادت به جوانب مختلف
حضرت و مطالبی در مورد ظهور و بعد از ظهور خطاب به آن حضرت است و در آخر صلوات بر پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و
آل آن حضرت و دعا براي تعجیل فرج به چند شکل و براي یاري خداوند بوسیله حضرت و احیاي دین توسط حضرت و ایجاد
5. زیارت امام زمان، امنیت توسط حضرت و برپایی عدل و برطرف شدن ظلم توسط حضرت است و به صلوات ختم می?شود. 4
علیه?السلام، در سرداب مقدس زیارتی است که شهید در مزار و ابن المشهدي در المزار الکبیر آورده?اند که هنگام داخل شدن
خوانده می?شود. این »... الهی عظم البلاء « در سرداب خوانده می?شود و بعد از زیارت دوازده رکعت نماز دارد و بعد دعاي
زیارت هم سلامهایی بسیار جامع و کامل دارد که غیر از معصوم، علیه?السلام، دیگري نمی?تواند آن کلمات را بیان فرماید و در
آخر حضرت را بر عقاید قلبی خود شاهد می?گیرد و دعایی کوتاه در آخر دارد، و پس از آن نماز و صلواتی با عباراتی سنگین
6. صلوات بر امام زمان صلواتی است شامل درود بر آن حضرت و دعا براي ظهور او به عبارتهاي براي حضرت آمده است. 5
7. زیارت حضرت پس از مختلف و همچنین دعا براي بعد از ظهور حضرت است که همان کارها و برنامه?هاي حضرت است. 6
نماز صبح زیارتی است که هر روز پس از نماز صبح خوانده می?شود. در این زیارت از خدا طلب صلوات بر حضرت از سوي
جمیع مؤمنین می?نماید و همچنین تجدید بیعت با حضرت و دعا براي خود که از یاران حضرت و اطرافیان و نگهبانان و شهیدان در
8. دعا در زمان غیبت دعایی است که در زمان غیبت خوانده می?شود و به گفته شهید و ابن مشهدي از رکاب حضرت باشیم. 7
ناحیه خود حضرت وارد شده و این دعا بعد از اعمال سرداب نیز خوانده می?شود. در این دعا ابتدا شکایت به خداوند از زمان
غیبت آمده و پس از صلوات دعا براي فرج و استغاثه به پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و امیرالمؤمنین، علیه?السلام، و بعد استغاثه به
9. زیارت امام زمان، علیه?السلام، در روز جمعه زیارتی است که در روز جمعه (که امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، است. 8
روز ظهور امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، خواهد بود) وارد شده است. این زیارت ابتدا سلامهایی است متعدد که همه حاوي
صفات و خصایص و فضایل حضرت و گاهی حاوي دعاي براي فرج و دیگر جوانب حضرت است و سپس ذکر صلوات آمده و دعا
.10 براي خود که از منتظران و یاران و شهیدان و دوستان حضرت باشیم. بعد از آن خطاب به حضرت درد دل و شکوایی دارد. 9
دعا براي حضرت در شب نیمه شعبان دعایی است که در شب نیمه شعبان خوانده می?شود. در این دعا خداوند را بحق مولود نیمه
شعبان قسم می?دهد و القاب و فضایل حضرت و بعد صلوات بر حضرت آمده و دعا براي حضور در ظهور حضرت و از یاران آن
11 . دعا براي امام زمان، علیه?السلام، در روز حضرت بودن و در آخر صلوات بر ایشان و لعن بر دشمنان ایشان ذکر شده است. 10
جمعه این دعا در اصل صلواتی است که در اعمال روز جمعه وارد شده است. ابتدا صلواتهایی بر پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و
امیرالمؤمنین، علیه?السلام، و ائمه، علیهم?السلام، و بعد صلواتی بر همه معصومین، علیهم?السلام، است. سپس صلوات بر امام زمان،
عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، است و بعد دعا براي طول عمر حضرت و حفظ حضرت از انواع شرور و دعا براي رعیت و شیعیان حضرت
و دعا براي فرج و ظهور حضرت به انواع مختلف و در آخر صلواتی بر پنج تن، علیهم?السلام، و امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه،
12 . دعا براي امام زمان، علیه?السلام، در سرداب مقدس این دعا از امام رضا، علیه?السلام، نقل شده و در اعمال آمده است. 11
سرداب مقدس آمده است. ابتدا دعا براي سلامتی حضرت با القاب خاص آمده و حفظ از شرور و تأیید آن حضرت از جانب
خداوند و دعا براي فرج و ظهور حضرت و انواع دعا علیه دشمنان امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، و اقرار به صفات حضرت و
صفحه 26 از 41
دعا براي خود نسبت به حضرت و نیز دعاهایی کلی براي خود انسان و در آخر صلوات بر ائمه، علیهم?السلام، و اقرار به فضایل و
13 . دعا براي امام زمان، علیه?السلام، در زمان غیبت دعایی که ابوعمرو، عثمان خصایص اهل?بیت، علیهم?السلام، آمده است. 12
بن سعید عَمري، اولین نائب از نوّاب اربعه زمان در غیبت صغري خوانده و ابوعلی محمدبن همام شنیده و او را امر نموده که این دعا
»... اللهم عرّفنی نفسک « را بخواند، و سید بن طاووس نیز فرموده که ما این دعا را از فضل خدا می?دانیم. در ابتداي این دعا جمله
آمده و سپس به پیامبر، صلّی?اللّه?علیه?وآله، و ائمه، علیهم?السلام، شهادت داده و بعد دعا براي سلامتی امام زمان،
عجّ ل?اللَّه?تعالی?فرجه، و دعا براي طول عمر حضرت است و در همه اینها معارف بالایی درباره آن حضرت آورده است. سپس
دعا براي خودمان از قبیل یقین و حالت انتظار و تسلیم در مقابل حضرت و از یاران حضرت بودن آمده است. بعد از آن دعا براي
فرج و لعن بر دشمنان حضرت و دعا براي بعد از ظهور حضرت و صلوات بر ائمه، علیهم?السلام، و سپس شکایت از زمان و دعا
علیه دشمنان حضرت و نیز تحقق یافتن تمام خوبیها توسط حضرت آمده است. 13 امید است این مختصر انس دلهایی باشد که در
عصر غیبت، انیسی جز مولایشان براي دل خود ندارند و با آنچه بعنوان خطاب با حضرت ولی عصر، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، بر
زبان می?آورند، از اعماق وجود آن محبوب دلها را دعا کنند و از دور و نزدیک سلامش نمایند و بر او درود فرستند. پی?نوشتها:
1. ر.ك: کتاب محمد بن حسین بن سفیان بزوفري (خطی)؛ المزار القدیم، راوندي (م 573 ق.)؛ المزار الکبیر، محمدبن مشهدي (م
قرن 6)؛ جمال?الاسبوع، سید بن طاووس، ص 553 ؛ الاقبال بالاعمال، سید بن طاووس، ص 295 ، ب 87 ، دعا بعد صلاة عید الفطر؛
مصباح?الزائر، سید بن طاووس، ص 446 ، اعمال سرداب؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج 102 ، ص 111 ؛ زادالمعاد، محمدباقر
مجلسی، ب 11 ، زیارت صاحب?الزمان، عجّ ل?اللَّه?تعالی?فرجه؛ تحیۀالزائر، حسین بن محمدتقی نوري (میرزاي نوري)؛
مفاتیح?الجنان، شیخ عباس قمی، ص 534 ؛ المراقبات، میرزا جواد آقا تبریزي، ص 186 ، ف 13 ، فی مراقبات عید الفطر. 2. ر.ك:
.540 - 236 ؛ بحارالانوار، ج 53 ، ص 95 ، ح 111 ؛ ج 102 ، ص 111 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 539 ، مصباح?الزائر، سید بن طاووس، ص 235
؛ 318 ؛بحارالانوار،ج 53 ،ص 171 ،ح 57 ؛ج 94 ،ص 3 - 3. ر.ك: الاحتجاج، طبرسی، ج 2، ص 316
؛63 - 196 ؛ مزار شهید، ص 62 - 4. ر.ك: المزار الکبیر، ابن مشهدي، ص 194 . 523- ج 102 ،ص 81 ،ح 1؛مفاتیح?الجنان،ص 525
5. ر.ك: المزار الکبیر، ابن مشهدي، ص 196 ؛ مزار شهید، .529 - 118 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 526 - بحارالانوار، ج 102 ، ص 116
.6 .531 - 109 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 529 - 229 ؛ بحارالانوار، ج 102 ، ص 101 ، 65 ؛ مصباح الزائر، سید بن طاووس، ص 228 - ص 64
7. ر.ك: مصباح الزائر، . 229 ؛ بحارالانوار، ج 102 ، ص 102 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 531 ، ر.ك: مصباح الزائر، سید بن طاووس، ص 228
8. ر.ك: المزار الکبیر، محمد ابن .539 - 229 ؛ بحارالانوار، ج 102 ، ص 110 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 538 ، سید بن طاووس، ص 228
- 532 ، شبیه آن در ص 115 - 65 ؛ بحارالانوار، ج 102 ، ص 119 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 531 ، مشهدي، ص 196 ؛ مزار شهید، ص 64
.9 .46 - 116 ، و نیز دعاي بعد از نماز امام زمان، عجّل?اللَّه?تعالی?فرجه، در بحارالانوار، ج 91 ، ص 190 ، و مفاتیح الجنان، ص 45
؛706 - 10 . ر.ك: الاقبال بالاعمال، سید بن طاووس، ص 705 .60 - ر.ك: بحارالانوار، ج 102 ، ص 215 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 59
504 ؛ بحارالانوار، - 11 . ر.ك: الغیبۀ، شیخ طوسی، ص 177 ؛ جمال?الاسبوع، سیدبن طاووس، ص 494 .60 - مفاتیح?الجنان، ص 59
12 . ر.ك: المصباح، کفعمی، ص 548 ؛ مصباح الزائر، سید بن .53 - 22 ، ج 94 ، ص 181 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 51 - ج 52 ، ص 17
؛ 511 ؛ بحارالانوار، ج 95 ، ص 330 ، ح 4؛ ج 102 ، ص 111 - 227 ؛ جمال?الاسبوع، سید بن طاووس، ص 506 ، طاووس، ص 226
13 . ر.ك: کمال?الدین، شیخ صدوق، ج 2، ص 190 ؛ مصباح .543 - بحارالانوار، ج 95 ، ص 332 ، ح 5؛ مفاتیح?الجنان، ص 541
، 529 ؛ بحارالانوار، ج 53 ، ص 187 ، ح 18 ؛ ج 5 - 223 ؛ جمال?الاسبوع، سید بن طاووس، ص 521 - الزائر، سید بن طاووس، ص 220
.591 - ص 327 ، ح 3؛ ج 102 ، ص 89 ؛ مفاتیح?الجنان، ص 588
شهر گنبدهاي فیروزه اي
صفحه 27 از 41
گزارش گونه?اي از محافل انس و ذکر مهدوي هفتگی در شهر اصفهان محمود مطهریان یکی از بلاد مهدوي دنیا شهر اصفهان
است. در کمتر شهري می?توان به این حد عطر حضرتش را استشمام نمود. آري صبحهاي جمعه که دهها و صدها جلسه قرائت
دعاي ندبه در جاي?جاي و کوچه کوچه و مسجد مسجد شهر برپا می?شود، باید آمد و به دنبال یوسف گم?گشته حضرت زهرا،
علیهاالسلام، بود که پاسخگوي کدام جمع گشته است. یکی از زیباترین میعادگاههاي موعودیان را می?توان دوشنبه?شبها در
مسجد کمرزرین واقع در میدان قیام (سبزه?میدان) یافت. کلاس اخلاق حضرت آیۀالله ناصري، که از سالها پیش بر محور اخلاق
اسلامی و گفتمان مهدویت دور می?زند محفل انسی است که عاشقان دلباخته حضرتش همراه با استاد خویش با نداي
ایشان مرواریدهاي پرقیمت خویش را به جریان می?اندازند و بستر گونه?ها را به نور ولایتش سرسبز و خرم » یابن?الحسن «
می?کنند. آیۀالله ناصري که از شاگردان مبرز مرحوم آیۀالله نجفی قوچانی و حداد (جانشینان مرحوم آیۀالله قاضی، رحمۀالله?علیه)
هستند هم خود از شیفتگان و دلدادگان حضرت حجت، علیه?السلام، هستند و هم تمام آنها را که با ایشان در ارتباطند را به این
سمت و سو سوق می?دهند. شاید بتوان ادعا کرد غیرممکن است کسی با ایشان تماس بگیرد یا به دیدارشان برود و از ایشان توصیه
و مطلبی طلب کند و ایشان در کلامشان صحبتی از حضرت به میان نیاورند و مستمع و مخاطب را متوجه ایشان نکنند.
خوش?جلوه?ترین و بارزترین نمود موعودي بودن اصفهانیان را شاید بتوان سه?شنبه?ها در شهر قم مسجد جمکران دانست. خیل
عظیم و باشکوه کاروانهاي اصفهانیان که به قصد زیارت حضرت فاطمه معصومه، علیهاالسلام، و مسجد جمکران به این دیار
آمده?اند چنان چشم?نواز است که هر بیننده?اي را مات و متحیر و مبهوت می?کند که در دورانی که عصر غفلت و خودفراموشی
انسانهاست آیا ممکن است امامی غائب از دیدگان نابینایان و کورقلبان تا این حد عاشق و شیفته و دلبسته داشته باشد؟ می?توان
ادعا کرد از مجموع کلیه افرادي که سه?شنبه?ها به قم و جمکران به قصد زیارت می?روند نیمی و یا حتی بیش از آن را اهالی
شهر اصفهان تشکیل می?دهند. که وقتی دعا تمام می?شود و اتوبوسها قصد اوطان خویش را می?کنند مسیر قم اصفهان را تا چند
چهارشنبه?شبها حلقه ذکر رزمندگان اسلام (هیأت محبّان حضرت زهرا، × × × . کیلومتر اتوبوسهاي زوار مهدوي زینت می?بخشند
علیهاالسلام) در مسجد آقاعلی بابا واقع در خیابان حافظ با سخنرانی جناب حجۀالاسلام والمسلمین سید ابوالحسن مهدوي، که از
آل « نمایندگان مجلس خبرگان می?باشند، تشکیل می?شود. با همان دو موضوع اخلاق اسلامی و مهدویت که طعم شیرین
هاي این جمع را جز آنان که در این محفل شرکت نموده?اند حتی توان تصورش را ندارند چه رسد به » یابن?الحسن « ها و » یاسین
فهم و درك آن. جمعی از موعودیان در شبهاي جمعه در مسجد حکیم واقع در خیابان حکیم جمع شده و پس از آنکه با سخنان
دفرقیمت حضرت آیۀالله مظاهري، استاد معظم اخلاق و شاگرد مبرز و شناخته شده اخلاقی حضرت امام، رحمۀالله?علیه، قلب و
درون خویش را صفا و جلا دادند با دعاي نورانی و روحانی کمیل روح و جان خویش را پرواز می?دهند. چرا که نه؟ دعاي
کمیلی که با صداي حزین و پرسوز عاشق و دلسوخته امام عصر، علیه?السلام، جناب حجۀالاسلام والمسلمین آقاي مهدوي قرائت
شود و در میان آن هم حکایت یکی از تشرف?یافتگان به بارگاه حضرتش زینت?بخش محفل گردد حقیقتاً هر دلباخته?اي را تا
در کوي دلبرش پرواز داده و در قلب او جایش می?دهد و او را قلب خویش منزل. یکی از دهها و صدها جمع باصفایی که
صبحهاي جمعه براي قرائت دعاي پرفیض و شور ندبه در فراق و هجران حضرت حجۀ، علیه?السلام، در این شهر برگزار می?شود
در همان مسجد آقاعلی بابا با صداي دلنشین آمیخته با اشکهاي روان حاج?آقا مهدوي است که آنچه بر گونه?هاي دلدادگان به
جریان می?افتد و قلبهاي پرزخم ایشان را پرالتهاب می?کند را جز قطب عالم امکان و امام عصر و زمان، علیه?السلام، را تون و
ظهر جمعه که عرصه?هاي نماز موعد و میعاد عاشقان الله است، ». قدر گوهر گوهري داند « تاب خریداریش نیست چرا که
موعودیان این شهر براي اینکه حتی در این صحنه پرشور حضور اسلامی هم به یاد محبوب خویش باشند و متذکر حضرتش، در
صفحه 28 از 41
نماز جمعه شاهین?شهر اصفهان جمع می?شوند تا از صحبتهاي نغز و پرمغز جناب حجۀالاسلام و المسلمین شیخ عبدالقاسم
شوشتري که از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی، رحمۀالله?علیه، می?باشند و یا امام جمعه موقت جناب حجۀالاسلام و المسلمین
مهدوي بهره?مند شوند تا همراستا با آگاهی سیاسی و اجتماعی در این عرصه بر عشق و حب و محبت خویش به حضرتش بیفزایند
و با صحبتهاي اخلاقی پربار ایشان با صفاي بیشتر به مهدوي شدن و مهدوي پروري بپردازند. جمعه شب هم جلسه دیگري براي
پرورش روح جمع عاشقان حضرتش در حسینیه خوردآزاد واقع در خیابان شریف واقفی تشکیل می?شود که چشم?نواز هر کسی
یوم ندعوا کل اناس بامامهم؛ اي خوش آن روز که همگی به دنبال مهدي « : که وارد آنجا می?شود این نوشته و تابلوست که
منتظران حضرت مهدي، علیه?السلام، هر هفته در مجموعه فرهنگی حضرت زهرا، علیهاالسلام، از سخنان محققانه و .» خوانده شویم
اندیشمندانه جناب حجۀالاسلام و المسلمین سعید معمار منتظرین، که اندیشه و افکار و سیره و گفتار و منش استاد شهید مرتضی
مطهري با گوشت و خون ایشان آمیخته گشته، بهره?مند می?شوند. موضوعات مورد بحث در این جلسه به گستردگی آثار استاد
شهید است؛ لیکن جلسات عزاداري و دعا براي حضرتش زینت?بخش همه جلسات می?باشد و دستهاي بلندشده به دعا و اشکهاي
روان از هجر روي حضرتش را باید آمد و دید تا بتوان درك کرد که دلدادگی و شیفتگی به چه معناست و دلباخته در اوج
تمایلات شهوانی جوانی چگونه است و کیست. جلسات و حلقه?هاي ذکر و انس موعودیان در این شهر زیبا محدود به آنچه گفته
شد نمی?شود و تنها مهدویان و عبدالقائم?هایی که در بالإ؛ نامشان آمد به معماري منتظرین حضرتش در راستاي ناصرپروري براي
ایشان نمی?پردازند. آري در شهري که طلابش جلسات درس و بحث و ذکر و مباحثه و... خویش را با دعاي فرج و اشک و تمناي
وصال حضرتش شروع و ختم می?کنند، چونان عزیز از دست?دادگان در اعتکاف و لیالی قدر و دیگر مراسم اتصال با ذات
ذوالجلال، با چشمانی خونبار و ضجه?هاي بسیار و بر سینه و سر کوبان از ذات مقدسف الله، جلّ?اسمه، تعجیل در ظهور و فرج
حضرتش را می?طلبند. با توجه به آنچه در بالا آمد آیا ستم نیست که صرفاً به چشم یک شهر زیباي سیاحتی در اصفهان نگریست.
شاید خواننده عزیز گمان می?کند تهیه کننده این مطالب قصد ترویج روحیه ناسیونالیسم و ملیت?گرایی داشته است؛ اما آنچه
مسلم است موعودیان نه تنها چنین تصوري نمی?کنند بلکه شاد گشته و مسرور که اگر روزي گذرشان به این دیار افتاد حتی اگر با
جمعی غافل از جمال حضرتش بودند می?دانند چگونه آب بر آتش درونی وجود بریزند و بر عطش خویش بیفزایند شاید که
توفیق لقاء آن رخ بی?مثال و دلربا را بیابند و این مطالب نوشته شد در این راستا که: نوریان مر نوریان را جاذبند ناریان مر ناریان را
طالبند
باز هم نامه
رضا بابایی دوباره سلام. دوباره اشک. دوباره مرگ را نازکشیدن. دوباره... کاش اینجا بودي. همین جا؛ زیر همین سقف. رو در
رو. مثل آن وقتها که پدربزرگ می?نشست و در جنب و جوش ما گم می?شد. اینجا هوا بارانی است. شاید باران... شاید برف...
شاید هیچ کدام. اگر برف باشد، بهتر است. باران، وقتی به زمین می?رسد، همه جا را فقط خیس می?کند؛ همین. برف اما رنگ و
بوي زمین را عوض می?کند. برف، جاي پاي آدمها را نگه می?دارد؛ زود آنها را فراموش نمی?کند. از برف و باران بگذریم. چه
کار می?کنی با تنهایی، با غریبی، با بی?وفایی?هاي ما؟ راستی چرا دائم از این شهر به آن شهر می?روي؟ نگران نامه?هایم نیستم
که مبادا به دستت نرسد؛ می?دانم نامه?هایی که نشانی?شان توي پاکت، بعد از سلام نوشته شده باشد، حتماً - و خیلی زود -
چشمهاي تو را زیارت خواهند کرد. اما دلم می?خواهد بدانم چرا یک جا نمی?مانی؟ یک روز می?گویند مکه?اي، یک روز
خبر می?آورند که در مدینه دیده شده?اي، یک روز کربلایی?ها را ذوق?زده می?کنی. یک روز بوي تو را که در مسجد
کوچک و قدیمی محله جا مانده بود، شناسایی می?کنند. فکر می?کردم فقط ما آرام نداریم. گویا تو از ما ناآرامتري. نمی?خواهم
صفحه 29 از 41
گلایه کنم، چون اصلًا دل و دماغ این کار را ندارم، ولی باور کن به ما خیلی سخت می?گذرد. سخت نیست بی?تو در میان
دشمنان تو بودن؟ سخت نیست ناز هر نازیبایی را کشیدن و پاي هر علف هرزه?اي، جوي عمر بستن!؟ سخت نیست تبدیل
عروسی?ها به عزا، فقط به جرم این که جوانهاي ما، نشانی شادي را از غم گرفته?اند و فقط به این اتّهام که در راه مدرسه به گداي
شهر سلام نگفته?اند؛ سخت نیست تنها راه گریه که از گلوي ما می?گذشت، به فرمان بغض بسته باشد؟ آخر چقدر تنهایی؟ چقدر
دلتنگی؟ چقدر جمعه?هاي دلگیر؟ چقدر خندیدن به روي آنان که گریه تو را نمی?شناسند و عکس سیاه و سفید خود را در
بیایید! بیایید! از این « : اشک رنگین تو نمی?بینند؟ دیروز براي خرید کفش به بازار رفتم. چها که ندیدم! مردي فریاد می?زد
یکی دستهایش را به هم می?زد و ». انگورهاي من که با حبه?اي شما را به معراج بی?عاري می?برد، بخرید، بخورید و بنوشید
دست خالی نروید "!بخرید و بخوانید کتابهاي مرا که هر برگ آن صحنه صد عشق « : کتابهایش را به رخ ما می?کشید و می?گفت
یکی را خریدم و دوبار نه سه بار، خواندم. راست می?گفت بیچاره! پر بود از عشقهایی که یخهاي قطب جمود را » کاغذي است
شرمنده می?کرد. کفش را فراموش کردم. یک هدیه براي تو خریدم. نمی?گویم چه خریدم. ولی به فروشنده آن گفتم: اگر
اگر این را نپسندي باید به دوستانی در مریخ، امید ببندي. ما زمینی هستیم و « : نپسندید، پس می?آورم. گفت: از قول من به او بگو
آن هدیه بی?ارج و مجد را در کاغذهاي همان کتاب پیچیدم. چون می?دانم ». هدیه?هاي زمینیان، بیش از این نمی?تواند بود
براي پاره کردن آن کاغذهاي کاهی هم که شده، نگاهی به هدیه من خواهی کرد. می?خواهی دو سه سطري هم از حال ما بدانی؟
اقبال گم شده است. مستی، ذوقی ندارد. باده?هاي جام خوشایندي، همه آبگونند. بی?طعم و بی?بو. آنقدر قلب و دغل فراوان
شده است که گویی روز داوري از باور مردم قهر کرده است. بعضی هنوز چشم به راه معجزه بخت?اند و شانس می?پرستند. همه
اتفاقات مهم زندگی ما، در خانه سالمندان می?گذرد. این را هم بگویم که جدیداً مرگ خیلی خوش سلیقه شده است. نمی?دانی
چه نازي می?کند. همیشه دیرتر از اجل می?رسد و زودتر از آرزوها. در شهري که ما زندگی می?کنیم بچه?ها را از روي رنگ
لباسهایشان می?شناسند و جوانها را از خیابانی که در آن بالا و پایین می?روند. این جا همه دست به کار شده?اند که روي عکس
تو، آگهی?هاي تبلیغاتی بچسبانند. دیوارهاي شهر، همگی برگهاي یک کتاب?اند: خودآموز خودکشی. من ندیدم فیلمی که زنگ
آن را براي تو - یا حتی من - به صدا درآورده باشند. این جا همه در جنب و جوش?اند، که تو را فراموش کنند؛ باز هم
نمی?خواهی بیایی؟
بزرگترین درد عالم
مهدي قزلی در پس پرده?اي مواج از حرارت، رشته?اي از انسانها در دوردستها به نقطه?اي سیاه انجامیده و او در ابتداي آن بود.
ترازوي سرنوشت در برابرش بازي می?کرد و کفه?ها خیل چشمها را با خود بالا و پایین می?برد. سیاه?جامگان عذاب و
سفیدپوشان رحمت اطراف ترازو قرار گرفته بودند و گروه گروه مأمور می?شدند؛ گاهی از جانب راست و گاه از چپ. دریاي
کبود آسمان توفانی، امواج خروشان آتش را به سینه می?کوفت و می?رفت تا زمین را در کام خود فرو برد. استخوانهاي سوخته،
بازماندگان جنگف پاهاي برهنه با ریگهاي تفته بیابان بودند. رشته، در تلاطم گردبادهاي سوزان موج می?زد و گهگاه پاره
می?شد. زخمف دو راهی که دل صحرا را شکافته بود در دورترها بر هم آمده بود. تمام تنش می?لرزید. لایه?هایی از عرق
غوغاي آسمان را پوشش اندامش کرده بود. کویر زبانش دائم در هواي داغ بازدمش می?جنبید. قلبش دیوانه?وار به دیوار سینه
می?کوبید. چشمهاي خونین در کاسه?هایشان با سکون ترازو از حرکت باز ایستادند. با اینکه پرونده?اش قطور بود ولی ترازو
سبک نشان می?داد. کمی تأمل و بعد... صدایی در آسمان پیچید: بگیریدش، زنجیرش کنید، ببریدش. صدا دلهره را تا سرحد
مرگی دوباره در وجودش پیش برد. گوشهایش صداي سوتی ممتد را می?شنیدند و سرش زنگ می?زد. پرده چشمانش سیاه شد.
صفحه 30 از 41
حالش به هم خورد. زانوهایش خم شدند و افتاد. صدا در گلویش خفه شد. لرزش بدنش کلمات فراري از حنجره را می?درید. به
دنبال صدا به هر سو سر می?کشید. چهار دست و پا روي زمینهاي داغ بیابان خود را به این سو و آن سو می?کشید و در شیشه
گداخته آسمان صاحب صدا را جستجو می?کرد. ضجه می?زد، موهایش را می?کند، قسم می?خورد، اشکهایش در شیب تند
گونه?هاي بیرون زده?اش ناپدید می?شد. سکوت همچنان برقرار بود. نسیمی داغ وزیدن گرفت و مهره خفقان را در گلویش باقی
گذاشت. گروهی از سیاه?جامگان پیش آمدند. هر گامشان بر ضجه?هایش می?افزود و استخوانهایش را خردتر می?کرد بدنش به
لباسی سیاه، بافته از شکسته شمشیرهاي آخته،، پاره و چاك شد. از انتهاي سینه?اش ناله?اي خفیف بلند شد و در خم و راستاي
گلویش گم شد. گرداب نابودي ذرات وجودش را می?مکید. مقاومت بر صلیب تسلیم کشیده شده بود. به دستور سیاه?جامگان
بزحمت نیم?خیز شد. ستون دستهایش بنایی متزلزل را نمایان کرد. سرش پایین افتاده بود. بستر ناله?ها رو به خشکی می?رفت.
زنجیرهاي آتشین آن بناي لرزان را ویران کرد و صورتش را با خاك آشنا. ریگها، بی?رحمتر از همیشه به چشم و دهانش یورش
بردند و خونی کف?آلود بیرون زد. زنجیرها مانند گرسنگان گوشت تنش را می?خوردند و فرو می?رفتند و چرك و خونی
جوشان را جایگزین خود می?کردند. زوزه?ها در کویر دهانش سر در گم می?شدند و می?مردند. قلاده?اي به او زدند که
چانه?اش را تا سرحد شکستن گردن بالا داد و آسمان را خشن?تر از همیشه در دیدگانش محدود کرد. قلاده آنقدر تنگ بود که
حتی نفسهاي گداخته را به گورستان آرزوها فرستاده بود. استخوان گردن و فلز این بستف خفقان درهم آمیخته بودند. به دست و
پایش گویهایی به سنگینی تمام دنیا بستند. دو مأمور او را می?کشیدند و به زور می?بردند. تلوتلو می?خورد، سکندري می?رفت
و با صورت روي زمین می?افتاد. حتی صحرا هم بی?رحمانه دندانهایش را به صورت او فرو می?کرد و می?درید. هیچ چیز براي
دلخوش کردن نبود حتی دردي که کمتر باشد. امید در سیاهچالهاي درد و عذاب جان می?داد. قلب در سینه?اش گم شده بود. و
تنها ضربات گاه گاهش، خون غلیظ شده را بسختی در رگها به حرکت وامی?داشت. تمام بدنش سوزن سوزن می?شد، عضلاتش
کشیده می?شدند، مفاصل فریاد می?زدند و رگها خونپاش می?کردند. صدایی آشنا در میان هجوم ناآشنایی?هاي بی?رحم او را
به خودش آورد. در آن دورترها گروهی حلقه به دور بیرقی پروانه?وار می?چرخیدند و دستها را بالا و پایین بر سر و سینه
می?کوفتند. ناتوان?ترها گوشه?اي نشسته و ضجه می?زدند و کسی در کنار بیرق نگین?وش با صدایی حزن?آلود مرثیه سر
اینجا به خواست عرشیان و به دستور آفریدگار از « - : می?داد. سیاه?جامه?اي که همراهش بود نگاههاي جستجوگر او را دریافت
عاشورا تا پایان روزگار عزاداري خواهند کرد تا یاد خون خدا در برزخ هیچ گاه فراموش نشود. آن بیرق سبزینه هم عمود خیمه
تازه فهمیده بود که صداي آشنا از کجاست. یاد خاطرات حسینیه رو به روي خانه?شان مثل » برزخ است و سالیان دراز برافراشته
کبوتري سفید بر شانه?اش نشست. دهانش را که همچون کوره?اي داغ و کثیف از لخته?هاي خون و چرك شده بود از خواب
گلویش قفل شد. حنجره?اش مرد و »... السلام علیک یا « - : بسته بودن بیدار کرد. آنچه از نیرو در توانش بود در لبانش جمع کرد
بقیه حرفش را از ذهن گذراند. سیاه?جامه نهیبی زد. زنجیرها سنگینی?شان را دوباره به رخ او کشیدند. بلند شد، قدمهایش
بی?اختیار و از پی هم می?آمدند. جلوتر مردي بلندبالا و سبزپوش و بغایت خوش?اندام ایستاده بود. عده?اي اطرافش به سان
مأمورها ایستادند تا مرد را شناختند جواب سلام دادند و تعظیم و تکریم کردند: - » سلام « - . طواف کنندگان حضور داشتند
ولی سلام او از سر عادت بود عادتی که در زمین لغلغه زبان گناهکارش بوده « - » جواب سلام وجوب دارد « - »؟ شما؟... اینجا «
کرم وقتی به کمال می?رسد، عادت و « : است. گستاخی مأمور سیاه?جامه زبان یکی از اطرافیان مرد سبزپوش را به اعتراض گشود
مرد سبزپوش پرونده را خواست. دستهایش رحل پرونده شد و چشمهایش جستجوگر آن. صفحه اول، ». غیرعادت نمی?شناسد
صفحه دوم... پرونده را بست. چشمهایش بغض کردند و خیره ماندند. او از نگاه خیره مرد سبزپوش هراسی عجیبتر از آنچه تاکنون
داشت چشید. فشاري که آن نگاه خیره به اندامش وارد می?کرد از تیزي آن شمشیرهاي آخته و سنگینی آن زنجیرهاي بزرگ و
صفحه 31 از 41
فشار آن قلاده بی?رحم و آن گوي به اندازه همه دنیا بیشتر بود. چهار ستون بدنش گویی به قصد انفجار لرزیدن گرفت و جرقه آن
این سیاهه?ها چیست؟ شرم نمی?کنی از این پرونده؟ شرم نمی?کنی عرق « - : انفجار طنین این صداي مرد خوشبو و بلندبالا بود که
او دیگر نفهمید که سبزپوش ناگهان آمد، حرفی زد یا نه، چون آن انفجار درونی تمام احساسها را »...؟ شرم بر پیشانی ما می?نشانی
از او گرفت. از احساس سنگینی زنجیرها و گویها تا احساس تشنگی و عطش و... فقط و فقط احساس بزرگترین درد عالم در
اي کاش فقط به اندازه چند لحظه به دنیا باز می?گشتم و داستان « درونش فریاد شد و این آرزو در تمام وجودش التماس شد که
عذاب « : بزرگترین درد عالم را براي مردمان می?نوشتم تا این تجربه بزرگ گوشواره جانشان شود. فقط چند لحظه که بگوید
کشیده شدن زنجیرها و حرکت سیاه?جامگان ». بزرگ، چشمان خیره مردي بلندبالاست که عرق شرم بر پیشانی?اش نشسته باشد
مأمور او را متوجه نبود سبزپوش بلندبالا کرد. توفان آسمان فروکش کرده بود. زمین که به لجنزاري چرکین و جوشان بدل گشته
بود و مدام بر پاي او چنگ می?زد زیر پایش می?چرخید. دوباره به زمین افتاد. زخمها از گنداب جوشان و شور پر شد و کویر
دهانش مردابی متعفن گردید. چشمهایش دیگر سپیدي را نمی?شناخت مهی غلیظ و کورکننده کم?کم مسیر را فراگرفت. تنها
ترنمی دلنواز از دوردستهاي دور چون پیچکی نوپا اندامش را دربر می?گرفت. مه حالش را به هم زد. خون و چرك را بالا آورد.
دملهاي چرکین روي بدنش سرباز کردند. پیچک ترنم در صداي تلاقی زنجیرها و زوزه?ها جان می?گرفت و ریشه می?پراکند.
زمین چونان زخم?خورده?اي تشنه، گندابها را بلعید. شمشیرهاي پیراهنش رو به کندي گذارده بودند. نوري مبهم از پس مه
تصویري مبهم?تر از بیابان مرگبار جهنم را تداعی می?کرد. دیدگانش به دنبال سپیدي، جویباري از خون راه انداخته بودند و قلبش
نفس کشیدن را دوباره تجربه کرد. دریاي فریادها در پس مهره مرگ و خفقان رو به طغیان بود. پیچک ترنم تا حنجره?اش بالا
آمده بود و از زیر قلاده سرك می?کشید. نفس از لابه?لاي روزنه?ها ششهاي مچاله شده را نیمه پر می?کرد. هواي مانده
سینه?اش ناله?ها را در راهروهاي زندان اختناق پیش برد و توفانی از دردها را در فضا پراکند. قلاده از هم گسست و گردنی کبود
و چروکیده با صداي خرد شدن استخوانهایش صاف شد و آهی بلند با گلوله بغض بیرون جهید. سیاه?جامگان در هاله?هاي
حیرت، ادراك را از کف داده بودند. مه رقیقتر شد. سایه خاکستري سیاه?جامگان در چشمان خونین مرد شکسته بود. تصویر مبهم
او نیز سیاه?جامگان را از حضورش اطمینان بخشید. زمین رو به خشکی می?گذاشت و خاکی نرم پاهایش را لمس می?کرد.
نسیمی ملایم و دلنشین با کنار زدن مه، تصویر کویر ترسناك را از دفترچه افکارش پاك کرد. مه کم?کم ناپدید شد و چشمهایش
به نوش?داروي نسیم بهبود یافت سنگینی و سوزش همراه با زنجیرها در کام زمین فرو رفت. رگه?هاي خون و چرك بر بدنش
خشکیده بودند. پرده پلک دیدگان متورمش را به نور مهمان کرد و صحنه?اي بدیع نقاشی نمود. چشم سیاه?جامگان بسختی در
حدقه?اش مانده بود. حیرت و تعجب حرکتش را در بند کرده بود. پیراهنی از حریر با دنباله?هاي رنگین خنجرها را پس زده بودند
و در بازي نسیم، رنگین?کمان را می?زاییدند. رشته?هاي یاقوت سرخ در شمیم مشک بر گردنش تاب می?خوردند. او در نبود
درد و حضور تحول هنوز دیدگان خیره آن سبزپوش را فراموش نکرده بود. سیاه?جامگان، سرچرخان این سو و آن سو را
می?نگریستند و پا بر فرشی از گلهاي هزاررنگ و مخملی از چمن پیش می?رفتند. نغمه?هاي آوازه?خوانان سوار بر نسیم در آبی
به خدا « - . آسمان تاج خورشید را می?آراست و پارچه زربفت آفتاب در آینه چشمانش موج می?زد. یکی از مأموران ایستاد
تردید، سیاه?جامگان را در تله ترس از نافرمانی خداوندگار انداخته بود. خواست که »! سوگند این راه جز به بهشت نمی?رود
اطمینان حاصل کند. پرونده را باز کرد صعود نوري سبزرنگ خورشید را به تعظیم واداشت. در پاي پرونده نوشته?اي به خط سبز
وقتی این جمله را دید آن .» اي خداي بزرگی که تبدیل کننده بدیها به خوبیها هستی این بنده را به من ببخش « : خودنمایی می?کرد
از خواب × × × ... درد بزرگ، بزرگتر شد. آنقدر بزرگ که در انبوه نعمتها ناگهان زانوانش زمین را بوسید و بعد زمین صورتش را
پریدم. تمام لباسهایم خیس شده بود. عرق کرده بودم. حیران و سرگردان به این سو و آن سو نگاه می?کردم بلند شدم کنار پنجره
صفحه 32 از 41
آمدم. بیرق سبزرنگ هنوز بر سر در حسینیه رو به روي خانه?مان در باد می?رقصید. جلوي آینه ایستادم. دستی به صورتم زدم. -
اشکها به صورتم دویدند. دستهایم می?لرزید گلویم خشک شده بود. دویدم و وضو گرفتم. هیچ وقت فکر .» من زنده?ام «
نمی?کردم وقتی چیزي بزرگترین آرزویم شود به این زودي برآورده گردد. اشک بی?اختیار می?آمد. شوکه شده بودم. - قلم و
در پس پرده?اي مواج از حرارت، « : کاغذ... قلم و کاغذ کجاست. زیر لب نام خداوند را زمزمه کردم و بعد دل به توان قلم بستم
رشته?اي از انسانها در دوردستها به نقطه?اي سیاه انجامیده و او در ابتداي آن بود. ترازوي سرنوشت در برابرش بازي می?کرد و
»... کفه?ها خیل چشمها را با خود بالا و پایین می?برد
علی در قرآن
- علی صالح اهل ایمان از دیگر آیاتی که در شأن امیرمؤمنان علی، علیه?السلام، نازل شده، آیه شریفه زیر است: فانّ?الله هو مولاه
و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکۀ بعد ذلک ظهیر اگر براي آزارش همدست شوید، خدا یاور اوست و نیز جبرئیل و مؤمنان
» صالح المؤمنین « شایسته و فرشتگان از آن پس یاور او خواهند بود. به طریق شیعه و اهل سنت روایت شده که در این آیه مراد از
علی بن ابی?طالب، علیه?السلام، است. از جمله در روایتی که از امام باقر، علیه?السلام، نقل شده، آمده است: هنگامی که این آیه
نازل شد پیامبر، صلّی?اللَّه?علیه?وآله، فرمود: اي علی تو صالح مؤمنانی. 1 همچنین از امام صادق، علیه?السلام، روایت شده است
آیا « : که: رسول خدا، صلّی?اللَّه?علیه?وآله، دو مرتبه امیر مؤمنان، علیه?السلام، را به یارانش معرفی کرد. یکبار به آنها فرمود
خداوند تبارك و « : ایشان فرمود ». خدا و رسول او داناتر است « : آنها گفتند »؟ می?دانید پس از من ولی و سرپرست شما کیست
و بار دوم ». یعنی امیرمؤمنان و او پس از من سرپرست شماست ؛» خدا یاور اوست و نیز جبرئیل و مؤمنان شایسته « : تعالی فرموده است
2 مرحوم مجلسی پس از بیان روایات یاد شده .» هر کس من مولا و سرپرست اویم پس علی مولاي اوست « : نیز در غدیر خم فرمود
دلالت بر این دارد که او (علی، علیه?السلام) از همه مؤمنان شایسته?تر است. و این را هم » صالح المؤمنین « می?فرماید: عبارت
از کلام ،» فلانی داناي قوم خود و یا زاهد اهل شهر خود است « : عرف و هم استعمال تأیید می?کند؛ زیرا وقتی یکی از ما می?گوید
او جز این فهمیده نمی?شود که آن شخص داناترین و زاهدترین آنها است. بنابراین هنگامی که فضل او با این دو وجه ثابت شد
. عدم جواز تقدیم دیگران بر او نیز ثابت می?شود، زیرا برتر داشتن کسی که برتري ندارد زشت و ناپسند است. 3 پی?نوشتها: 1
- 2. المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 36 ، ص 30 ، ح 8، به نقل از تفسیر فرات الکوفی. 3. همان، ص 29 . سوره تحریم ( 66 )، آیه 4
. 4. همان، ص 33 . 30 ، ح 7
من، تو، او...